مروري بر آخرين روزهاي زندگاني مولاي متقيان علي (ع)
- توضیحات
- دسته: مناسبتها
- منتشر شده در 25 تیر 1393
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- بازدید: 4662
ضربت خوردن وشهادت امیرمومنان حضرت على علیه السلام
بعد از جنگ نهروان و سركوب خوارج برخى از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادى ، و برك بن عبدالله تميمى و عمرو بن بكر تميمى در يكى از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزىها و جنگهاى داخلى را بررسى كردند و از نهروان و كشتگان خود ياد كردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه باعث اين خونريزى و برادركشى حضرتعلى (ع) و معاويه و عمروعاص است .
و اگر اين سه نفر از ميان برداشتهشوند ، مسلمانان تكليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند كه هر يك از آنان متعهد كشتن يكى از سه نفر گردد . ابنملجم متعهد قتل امام على (ع) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد كوفه نشستند.
آن شب حضرتعلى (ع) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتى موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، امكلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرتعلى (ع) فرمود : از قضاى الهى نمىتوان گريخت . آنگاه كمربند خود را محكم بست و در حالى كه اين دو بيت را زمزمه مىكرد عازم مسجد شد .
كمر خود را براى مرگ محكم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدكرد . و از مرگ ، آنگاه كه به سراى تو درآيد (1) . جزع و فرياد مكن
ابنملجم ، در حالى كه حضرتعلى (ع) در سجده بودند ، ضربتى بر فرق مبارك آن حضرت وارد ساخت و خون از سر حضرتش در محراب جارى شد و محاسن (2) شريفش را رنگين كرد .
در اين حال آن حضرت فرمود : " فزت و رب الكعبه " به خداى كعبه سوگند كه رستگار شدم سپس آيه 55 سوره طه را تلاوت فرمود :
"شما را از خاك آفريديم و در آن بازتان مىگردانيم و بار ديگر از آن (3) بيرونتان مىآوريم . حضرتعلى (ع) در واپسين لحظات زندگى نيز به فكر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود :
"شما را به پرهيزكارى سفارش مىكنم و به اينكه كارهاى خود را منظم كنيد و اينكه همواره در فكر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نكنيد ، حقوق همسايگان را مراعات كنيد . قرآن را برنامهى عملى خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامى بداريد كه ستون دين شماست ."
حضرت على (ع) در 21 ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاك سپردهشد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد.
منابع:
( 1 ) - فروغ ولايت ، ص 697
( 2 )- فروغ ولايت ، ص 697 ( بحارالانوار ، نقل از مالى ، ج 9 ، ص 650 )
( 3 ) - فروغ ولايت ، ص 697
منبع: aviny.com