نمونه هايى ازفضايل و سيره فردى رسول خدا(ص)
- توضیحات
- تاریخ ایجاد در 05 خرداد 1393
احترام بزرگان
جريربن عبدالله گويد: چون رسول خدا مبعوث گرديد، من به حضورش آمدم تا با او بيعت كنم، فرمود: يا جرير به چه منظورى پيش من آمده اى، گفتم: يا رسول الله (ص) آمده ام تا بر دست تو مسلمان شوم، حضرت عباى خود را براى نشستن من به زمين پهن كرد. بعد به ياران خود فرمود: چون كسى كه در ميان قوم خويش محترم است پيش شما آيد احترامش كنيد: «اذا اتا كم كريم قوم فاكرموه»1
نهى از بدگويى
ابن مسعود گويد: رسول خدا (ص) فرمود: كسى در پيش من از اصحابم بدگوئى نكند، مى خواهم وقتى كه پيش شما مى آيم قلبم نسبت بشما آرام و بى دغدغه باشد: «قال رسول الله (ص): لا يبلغنى احد منكم عن اصحابى شيئا فانى احب ان اخرج اليكم و انا سليم الصدر»2.
تواضع
روزى خواهر رضاعيش محضر وى آمد، حضرت چون او را ديد شاد شد، عباى خويش را پهن كرد و او را در آن نشانيد، با او سخن مى گفت و بر رويش مى خنديد، بعد برخاست و رفت، آنگاه برادر آن زن آمد حضرت با او مثل خواهرش رفتار نكرد، گفتند: يا رسول الله با خواهرش رفتارى كردى كه با برادرش نكردى با آنكه او مرد است؟!
فرمود: آن خواهر بر پدرش از اين برادر نيكوكارتر بود. 3
پناه بردن به خدا
روزى به مردى از بنى فهد گذر كرد كه بندهاش را مى زد بنده در زير شكنجه مى گفت: اعوذ بالله، مولايش از او دست بر نمى داشت چون حضرت را ديد گفت: «اعوذ بمحمد» (ص) به محمد (ص) پنام مى برم، مولايش از زدن او دست كشيد.
حضرت فرمود: به خدا پناه مى برد دست بر نمى دارى ولى به محمد (ص) پناه مى برد دست بر مى دارى؟!! خدا از محمد (ص) سزاوارتر است كه پناه آورنده اش را پناه دهد، مرد گفت: براى خدا او را آزاد كردم: «هو حر لوجه الله»فرمود: به خدائى كه مرا بحق مبعوث فرموده، اگر چنين نمى كردى، چهره ات با حرارت آتش جهنم مواجهه مى شد. «والذى بعثنى بالحق نبيا لو لم تفعل لواقع و جهُك حرّالنار»4.
منبع: سایت شهید آوینی
1- مكارم الاخلاق ص 25.
2- مكارم الاخلاق ص 17.
3- بحار الانوار ج 16 ص 295.
4- روضة الواعظين ص 495 .
تهيه خبر: روابط عمومي- محسن فرخي