گپي كوتاه با قهرمانی از شرکت خدمات تجارت
- توضیحات
- تاریخ ایجاد در 07 اسفند 1392
صدای قدمهای محکمی از راهرو به گوش می رسید مشخص بود فردی جوان و مصمم دارد قدم برمی دارد لحظه ای بعد قامت بلند جوانی با ابروهای پیوسته و موهای مشکی و ظاهری آراسته و مرتب جلوی در دفتر ایستاد و سراغ روابط عمومی را گرفت، سریع او را شناختم.
گفتم آقای شهرام سلگی شمایید؟
با صدایی رسا گفت: بله.
لبخندی زدم و گفتم: صدای شما پای تلفن، این تصور را در ذهن من ایجاد کرد که با یک همکار جاافتاده روبرو می شوم ولی الان جوانی ورزشکار مثل شما در مقابل خودم می ببینم، در هر صورت بسیار خوشحالم و خوش آمدید. خندید و بابت دیرکردش عذرخواهی کرد و گفت برف سنگین تمام شهر را فلج کرده من هم که از کرج به اینجا آمدم. تعارف کردیم که بنشیند و نفسی تازه کند تا باب صحبت را با او باز کنیم.
خوب جوان برومند چه سالی و کجا متولد شده ای؟
سوم تیرماه سال 1364 در كرمانشاه در یک خانواده 4 نفره به دنیا آمدم و فرزند ته تغاری بودم؛ یک خواهر و برادر هم دارم. پدرم کارمند ومادرم خانه دار است .
از چه سالی به ورزش روی آوردی؟
از 6 سالگی ورزش شنا ، والیبال و بسکتبال انجام می دادم و از 14 سالگی یعنی حدود سال 1377 ورزش تکواندو را در كرمانشاه شروع كردم و با توجه به علاقه ای که به این ورزش در وجودم ایجاد شد، تلاش کردم آن را به صورت حرفه ای ادامه دهم ، البته در كرمانشاه به عنوان دروازه بان در تیم فوتسال هم بازي مي كردم.
از چه سالی وارد تیم ملی شدی؟
از سال1380 وارد تيم ملي نوجوانان شدم.
شنیدیم شما یکی از افتخارات ورزش و شرکت خدمات تجارت هستید چه مقامهایی تا به حال به دست آوردی؟
تا به امروز چهار مرتبه موفق به کسب مقام قهرمانی شدم. در سال 1381 در رده نوجوانان قهرمان آسيا شدم و پر امتياز ترين بازيكن ليگ برتر نیز شدم ، دو بار درسال 1382 و یک بار هم درسال1387 ؛ البته در سال 1382 پس از کسب مقام های قهرمانی مدتی به دلیل پارگی مینیسک از ورزش دور شدم.
همچنین در سال90 در مسابقات كاراته آزاد در سطح كشوري شركت كردم و مقام اول را بدست آوردم.
بدنیست همین جا یک خاطره تلخ را هم که برای من اتفاق افتاد برای شما تعریف کنم بعد از مسابقات آسيايي به مسابقات جهاني يونان دعوت شدم و اردو را هم شركت كردم اما يك روز قبل از اعزام به مسابقات اسم من را از لیست خط زدند و من هم نتوانستم پيگیري كنم. اين وضعيت ضربه بدي به من زد و مسیر زندگی من را تغییر داد و باعث شد درس و ورزش را رها نمایم. .من در آن زمان دانشجوي دانشگاه آزاد بودم و براي دانشگاه هم بازي مي كردم. الان واليبال هم بازي مي كنم و عضو تیم واليبال بانك هستم.
چه سالی ازدواج کردید و ثمره این ازدواج چیست؟
در سال 1382 ازدواج کردم و درسال 85 خدا یک فرزند پسر به ما عطا کرد، اسمش را حسین گذاشتم و او هم مثل من ورزشکار و ورزش دوست است. الان 7 سال دارد و از 4 سالگي ژيميناستيك کار می کند. از سال 90 در كرج تكواندو را شروع كرد همان سال هم در مسابقات شهرستان ملارد اول شد همچنین در سال 91 در مسابقات استاني البرز اول شد.
همکاری خود را با شرکت خدمات تجارت از چه زمانی آغاز کردید؟
از سال 84 کارم را به عنوان پیش خدمت با شرکت خدمات تجارت از شعبه بازار كرمانشاه شروع کردم و تا سال 90 آنجا بودم. پس از آن به استان البرز(کرج) منتقل شدم و در باجه دامداران و گلين مشغول به خدمت هستم.یکی از علت های انتقال من به ملارد کرج پسرم بود تا شرایط ورزشی بهتری را برای او فراهم نمایم. دوست دارم او هم ملی پوش شود و در کنار آن درسش را هم خوب بخواند. هدف بعديش شركت در مسابقات ليگ است.
پدرتان بانکی است؟
پدرم بازنشسته بانك است، البته هنوز هم به صورت قراردادي با بانك كار مي كند. این را هم بگویم که و همراه پدرم به بانك مي رفتم آقاي كوهگرد را مي ديدم كه دفتر دار آقاي عاطفي فر بودند، ایشان ورزشكار و ملي پوش بودن و من ایشان را الگوی خودم قرار دادم و دوست داشتم راه او را ادامه دهم. بعدها خود آقای عاطفی فر را هم درسالن ورزش می دیدم ایشان من را به عنوان راننده خواستن که به تهران بروم اما به دلیل دوری راه نتوانستم بروم و همین جا از ایشان قدردانی می کنم.
درحال حاضر ورزش دیگری هم انجام می دهی؟
الان دان يك كوكي وان كره را دارم كه با قرمز رفتم تيم ملي و افتخاري مشكي گرفتم.
آیا شغل دومی هم داری ؟
بله شغل دوم من مربیگری و ورزش است، در حال حاضر با استاد عمراني باشگاهي در ملارد داريم به نام فجر كه يك روز در ميان من هستم. از كارم و انتقال به کرج راضي هستم. برنامه روزانه ام هم این است که يك روز درمیان به عنوان مربی تكواندو کار می کنم و يك روز هم واليبال بازي مي كنم.
درانتها اگر حرفی، سخنی و آرزویی داری مطرح کن؟
در ابتدا از شما و شرکت تشکر می کنم که به یاد من بودید و از من دعوت کردید، از کلیه مدیران تشكر ويژه مي¬كنم که تلاش می کنند تا وضعیت کار و درآمد بچه ها بهبود پیدا کند اما اگر در سال جدید تجدید نظری در حقوق پرسنل خیلی بهتر است چون چرخ زندگی به سختی می چرخد.
آرزویم هم این است که پسرم دكتر بشود.
در انتها از اینکه قبول زحمت کرده و سختی راه را برای حضور در دفتر روابط عمومی تحمل کرده بود از او تشکر کردیم.
تنظیم خبر: روابط عمومی- سونیاکریمی
تهیه خبر و عكاس: محسن فرخي