نمونه هايى ازفضايل و سيره فردى رسول خدا(ص)

احترام بزرگان
جريربن عبدالله گويد: چون رسول خدا مبعوث گرديد، من به حضورش آمدم تا با او بيعت كنم، فرمود: يا جرير به چه منظورى پيش من آمده‏ اى، گفتم: يا رسول الله (ص) آمده ‏ام تا بر دست تو مسلمان شوم، حضرت عباى خود را براى نشستن من به زمين پهن كرد. بعد به ياران خود فرمود: چون كسى كه در ميان قوم خويش محترم است پيش شما آيد احترامش كنيد: «اذا اتا كم كريم قوم فاكرموه»1

نهى از بدگويى‏
ابن مسعود گويد: رسول خدا (ص) فرمود: كسى در پيش من از اصحابم بدگوئى نكند، مى‏ خواهم وقتى كه پيش شما مى‏ آيم قلبم نسبت بشما آرام و بى دغدغه باشد: «قال رسول الله (ص): لا يبلغنى احد منكم عن اصحابى شيئا فانى احب ان اخرج اليكم و انا سليم الصدر»2.

تواضع‏
روزى خواهر رضاعيش محضر وى آمد، حضرت چون او را ديد شاد شد، عباى خويش را پهن كرد و او را در آن نشانيد، با او سخن مى ‏گفت و بر رويش مى‏ خنديد، بعد برخاست و رفت، آنگاه برادر آن زن آمد حضرت با او مثل خواهرش رفتار نكرد، گفتند: يا رسول الله با خواهرش رفتارى كردى كه با برادرش نكردى با آنكه او مرد است؟!
فرمود: آن خواهر بر پدرش از اين برادر نيكوكارتر بود. 3

پناه بردن به خدا
روزى به مردى از بنى فهد گذر كرد كه بنده‏اش را مى ‏زد بنده در زير شكنجه مى‏ گفت: اعوذ بالله، مولايش از او دست بر نمى ‏داشت چون حضرت را ديد گفت: «اعوذ بمحمد» (ص) به محمد (ص) پنام مى ‏برم، مولايش از زدن او دست كشيد.
حضرت فرمود: به خدا پناه مى‏ برد دست بر نمى ‏دارى ولى به محمد (ص) پناه مى‏ برد دست بر مى‏ دارى؟!! خدا از محمد (ص) سزاوارتر است كه پناه آورنده‏ اش را پناه دهد، مرد گفت: براى خدا او را آزاد كردم: «هو حر لوجه الله»فرمود: به خدائى كه مرا بحق مبعوث فرموده، اگر چنين نمى ‏كردى، چهره ‏ات با حرارت آتش جهنم مواجهه مى‏ شد. «والذى بعثنى بالحق نبيا لو لم تفعل لواقع و جهُك حرّالنار»4.

منبع: سایت شهید آوینی

1- مكارم الاخلاق ص 25.
2- مكارم الاخلاق ص 17.
3- بحار الانوار ج 16 ص 295.
4- روضة الواعظين ص 495 .

تهيه خبر: روابط عمومي- محسن فرخي